سلام
آدم اگه ساعت ها به آسمونی که حتی به تیکه ابرم نداشته باشه خیره بشه فک کنم حوصلش سرنره! آخه ذهن آدمو به خیلی چیزا مشغول میکنه! یا کلا برای چند ساعت فرمت میکنه ذهنو و آدم نمیدونه که داره به چی فکرمیکنه! به عظمت خداوندش؟ به پاکی و تمیزی آسمون؟
اگرم هوا ابری، بارونی، آفتابی، خاکی، .... باشه هم همینجوره
مثل زمانی که بیکار نشستی یه گوشه تو خیابون یا تو ماشین و جاده و رفتار مردمو نگاه میکنی.اندفعه با نگاه کردن به آسمون یه فرقایی داره.
آخه رو زمین خیلی چیزا هست که یهو اتفاق میوفتنو نمیذارن یه فکرو که تو ذهنته کامل تاآخر ادامش بدی!ولی جذابیتم داره که اتفاقات توی شهر یا هرجای دیگه بجزآسمونو میبینی!
گیجتون کردم با حرفام؟
وللش بیاین عکسای آسمون شهر منو ببینین:
پل جدید:
تاحالا دیدین کسی برای درس تاریخ اضافه بره مدرسه؟؟حالا امروز کلاس ما رفت! آخه شنبه دبیرتاریخمون گفت نمیام بجاش 5شنبه بیاین درستونو بدم.اینم هنرکاری بنده روی میز سرکلاس!آدم حوصلش سرمیره سرکلاس خو
ترکیب بندی رنگو حال کنید.مشکی و قرمز (ببخشید واسه ضعفِ دوربین)
اینم اتفاقات زمینی! (تو راه برگشت از مدرسه)یه ماشین که 2 تاپیرمرد سوارش بودن تایراش رفته بودن تو جوب اون دونفرم ریلکس نشسته بودن! یکیشونم یواش یواش داشت پیاده میشد
این اولین گلِ بهاری!!!!!!(زمستونی) گلِ مینیاتورمه . بهارو تابستون پراز گل میشه.لطفا چشمش نزنید
ایناهم عکسایی که قبلا گرفتم.
این بهشت علی:
جاده ساحلی:
جاده دزفول-اهواز:
خونه اقوام .روز بارونی.خونه همون عروس خانومی که گفتم عروسیش پره وبلاگ نویس بوده.زمان عکاسی: خود روز عروسی:
پشت بام خونه خالم..شهر اندیمشک: